درباره عطر پرژنالیتی بیشتر بخوانید:
این عطر، نمادی از سرزمین پارس است؛ همان سرزمینی که به اعتقاد من، به عنوان طراح و سازنده، همان قدر که زیباست، بسیار بلاخیز بوده و هست: نوعی همزیستی پایدار میان بالندگی، زیبایی و درک های عمیق با ویرانی، هجوم و جهل!
عشق من به این خاک، عشقی کورکورانه نیست، بلکه عشقی توام با نقد و نگرانیست…
این عشق توام با نقد و نگرانی، برای من منجر به «شروع از خود» می شود، نه انتقاد و بیان اظهارات سطحی روشنفکر مآبانه! و این درست همان انگیزه ایست که نطفه خلق یک عطر اصیل اما مدرن را در فکر من کاشت؛ یعنی پرژنالیتی.
در نتیجه تضاد بین زیبایی های این سرزمین و تمام آفاتی که بدان دچار است را با هیچ چیزی بهتر از همنشینی رز و آتش نمی توانستم در یک عطر بیان کنم. پس شد آن چه باید می شد؛ خلق پرژنالیتی…
Persianality
یک رز آتشین؛ همچون تمام تضادهای این سرزمین..
همیشه دغدغه این را داشتم که عطری بسازم برگرفته از نمادهای طبیعی و معطر ایرانی تا به کمک آن، عطر سرزمین و خاکم را به جهانیان شناسایی کنم و از آن صحبتی بر سر زبان ها و خاطره ای در یادها بیاندازم.
عطری که حتماً و قطعاً امروزی و لوکس باشد و در عین حال لحظه به لحظه اش هر شامه ای را به یاد سرزمین پارس و شخصیت پارسی بیاندازد. این عطر باید به گونه ای باشد که هیچ مرزی را نشناسد. چه یک هموطن و چه یک غیرایرانی، باید آن را پسندیده و انتخاب نماید، زیرا که یکی از اهداف طراحی و ساخت این عطر پذیرش و اقبال جهانی آن است.
یک شخصیت پارسی و یک ایرانی ظریف بین دوست دار زیبایی هاست. پارسیان از دیرباز تاکنون به گواهی تاریخ و ادبیات بر جایمانده، شیفته عطر و نوازش شامه خویش بوده و هنوز هستند. از نگاه یک ایرانی، نمی توان زیبا بود، خوشپوش و خوشمنظر بود اما عطر و بویی نداشت. اما این تمام خواسته یک پارسی نیست. او دوست دارد نگین مجالس باشد، میخواهد در عین نگهداشت ابهت خود، از اقبال و پذیرش در عموم نیز بهرهمند باشد.
یک پارسی شیک بودن و ابراز آن را به شامه و نگاه دیگران میپسندد. او خواهان مانایی در یادها و همجواری نامش در کنار رایحهای دلپذیر است؛ و اگر چنین چیزی را بتوان در یک عطر خلاصه نمود، آن عطر پرژنالیتی (Persianality) خواهد بود.
عطر پرژنالیتی، یا همان Persian Personality (به معنی شخصیت پارسی)، برگرفته از همین رویا و تبلور آرزوی دیرین من در قالب یک عطر است.